آرازآراز، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

عشق مامانی و بابایی

بازگشت دوباره

1393/4/7 14:23
نویسنده : لیلی
147 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم خوبي؟؟ الهي كه مامان فدات بشه ميبيني چقدررررررر مشغولم كردي؟؟اونقدر كه ديگه فرصت نميكنم بيام و وبلاگتو بروز كنم، البته تنبلي از من هم بوده همه ش تقصير شما كه نيست.. ولي از همه اين حرفها گذشته اومدي كه برات بنويسم پس براي روزهايي كه نبودم از يادداشت هاي مختصري كه براي خودم نوشته بودم شروع ميكنم تا يه تصوير از اين ماهها واسمون باقي بمونه 

ل پسرم اول آذر تنهايي تونست بشينه
آراز جون ما ١٤آذر دندون درآورد يك هفته بعد هم دندوناش شدن ٢تا
روز پنجم بهمن ماه آقا آراز گلي شروع كرد به چهارست و پا رفتن و با كمك مبل و ميز و سر و كول من و باباش سرپا مي ايسته،اداي ماهي هاي خاله اكرمو درمياره،بابا،به به، جيش كلمه هاييه كه تكرار ميكنه
روز ٢٨بهمن بطور واضح گفت مامان،هر از چندگاهي كلمه هاي معني دار ميگه: ماااامااان به به يعني شير ميخوام،سوار ماشين هم كه بشيم يه ريز ميگه دددر دددر
امروز ١٦ اسفند و تقريبا به فاصله ي سه ماه دندونهاي سوم و چهارم گل پسرم داره نوك ميزنه همون دندون خرگوشي هاااااا.بازم تب و نق نق هاي مداوم و اذيت هم براي ما هم خودش.ميدونم خيلي سخته و درد داره ولي بي دندون كه نميشه موند.
روز ١٩ اسفند يكي از دندونها خودشو نشون داد و آراز يكم حالش بهتر شد ولي هرچي سر راهش ميبينه گاز ميگيره واي ي ي ي ي ي ي جيگر منه
وزن نه ماهگي:٩٧٥٠ گرم
قد نه ماهگي:٧٤سانتيمتر
اولين عيدمون با آقا آراز گل به همراه خانواده ام تو شيراز و زير دروازه قران تحويل شد گرچه آراز به دليل سر و صداي اطراف زد زير گريه و قصد آروم شدن هم نداشت ولي خوش گذشت
پسرم اولين مسافرت تفريحي طولانيش رو هم به شيراز و بندر عباس و قشم و بوشهر انجام داد حسابي قايق و كشتي سوار شد آفتاب سوخته شد و شيطنت كرد
حركت جديد آراز خوردن مايعات با استفاده از ني كه خيليييي شيرينه عاشق نوشيدني با ني پسرم،تو قشم پدرجونش واسمون راني خريد منم به آراز تعارف كردم ولي در عين ناباوري پسرم قوطي خالي تحويلم داد، تو اين مسافرت حسابي هرچي دلش خواست خورد مثل بستني كه فهميديم عاشقشه.از خوردن چيزهاي ترش هم كه لذذذذذت فراوان ميبره.شب چهارشنبه سوري با باباييش سر شيشه آبليمو دعواشون شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دندونهاي بالا نصفه و نيمه در اومدن ولي با همون كوچولوها دوبار سرشونه من مورد حمله قرار گرفته......
با مامان فيروزه ميونه خوبي داره چون دائم درحال بازي و شلوغ كاري و هيجانه.
اي واي داشت يادم ميرفت يكي از تفريحات سالمش هم كندن برچسب هرچيزيه، هر چيزيييييييي و بايد اعتراف كنم استعداد عجيبي هم داره جوجه ي مامان 
نزديك تولد آراز بالي هستيم بال خومبالي.طبق آخرين سنجش الان ١٠/٨٠٠ وزن و ٧٨ سانتيمتر قد گل پسرمه هنوز تنبلي ميكنه و نمي ايسته ولي با سرعت از در و ديوار و مبل و ميز بالا ميره هزارررررررر ماشاالله. 
دس دسي ميكنه سرسري با تمام هيكلش ميكنه دايي ميگه عاشق پارك و دردره هفته گذشته يه بلدرچين بيچاره رو اونقدررررر چلوند كه بيچاره شبش مرد.خاله فرزانه اسمشو گذاشته آراز جوجه ي جوجه كش!!!!
بستني محبوبش وانيليه.همه جورميوه رو هم دوست داره و ميخوره گل پسرم هزار ماشاالله نوش جوش بشه. 
در حال تدارك مراسم تولد براي عزيزدلم پسر گلم هستيم ايشالا كه همه چيز خوب و عالي پيش بره
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)